68 روز تا محــــ ــــــ ــــرم
ناقـــــــــــه اےدر راه مےآیــــــــــــد ولــــــــــــے بـــا احتـــــــــــــــرام
هســـــــت روےمحمــــــڸ ایــــــــڹ ناقـــه فـــــــرزنـــد امــــام
شصــت و هشـــت روز دگـر ماه محــــرم چوڹ شـــود
رهسپــــــارش می کنند با ناقــــه اےعریـــاڹ به شــــام
******************
حـال خـوب یـعـنـی:
ایـنـجـا ایـران است بـه افـق مـحرم نـزدیـک مـیـشویم . .
بـو کـن
بـوی بـغـض
بـوی پـیـراهـن مـشـکـی
بـوی فــریــاد یـا حـسیـن
ربنا آتنا کـربلا، واجعل مماتی فی الـعـاشورا، روحی لک الفدا یامــولا
کـم کـم شـمارش روز هـا بـه اتـمـام مـیـرسـد . .
دیـگـر نـزدیــک است
فـــــریاد بـزنـیـم:
ای اهـل حرم مــیـر و علـمدار نـیامد،سقای حسیـن سیـد وسالار نـیامد. . .
به دنبال کسی هستم میان گریه ها هرشب
که میگویند میگرید غریب و بی صدا هرشب
کجا مجلس به پا کردی بیایم سینه زن باشم
بگیرم من نشانت از کدامین آشنا هر شب؟
تو را دیدند خیلی ها میان روضه ی زهرا(س)
اگر این است، میخوانم فقط آن روضه را هرشب
تو را بین هیاهوی هوس گم میکنم هر روز
و پیدا میکنم در روضه های کربلا هرشب
اگر من باعث این غیبت طولانی ات هستم
بگو تا مرگ خود را هم بخواهم از خدا هرشب...
اللهم عجل لولیک الفرج
این شعر پاسخيست به شاهين نجفي به خاطر
اهانتي که به شير مرد صحرای کربلا کرده است.
چه کسی گفته است شاهینی؟
تو همان زاغ زشت بی دینی.
زاغکی در لباس انسان ها،
دلقکی در میان رپ خوان ها
نظر حق شده به تو چپ چپ،
آبروی تو رفت با این رپ
کافی است این همه کلام گزاف.
دهنت را ببند و شعر نباف.
این که توهین نمودی اش ای پست،
اخرين حجت خداوند است.
اخرين معصوم عالمین است او،
پسر شـاه* شاهان نجف است او.
امپراطور ملک دل ها اوست،
ما همه نوکریم… آقا اوست.
جلوه اش جلوه ی رسول خداست،
پرچمش نیز تا ابد بالاست…
مقتدای همه ست این آقا،
پسر فاطمه(س) است این آقا.
إهدنای نماز های من است،
انتهای فراز های من است.
عموي منجی جهان مهدی(عج) است،
حضرت صاحب الزّمان مهدی(عج) است.
صبح خورشید و شام مهتاب است،
چه کسی گفته صاحبم خواب است؟؟
کور دل، این تویی که در خوابی،
روی از این شام برنمی تابی.
حکم تو تا همیشه خاموشی است،
خوابت از نوع خواب خرگوشی است.
گنبد پاک اخرين خورشید،
این چنین نیست ای خبیث پلید.
نیست این عکس در تصور من
گنبدش را ندیده ای حتماً.
گنبد شاه من ز جنس طلاست،
شرف الشمس عالم بالاست.
الغرض، بغض من کماکا
(لعنت برشاهین نجفی)
یاد گرفـتم هـر وقـت دلم واســــه کسی تنگ شد،
شب بـــرم کنار پنجـــره ی اتاقــــــم
و یه ســـــتاره تو آسمــــون به نامــش بزنم
الان مدتهــاست که
همـــــه ی ستاره هـــای آسمون به نامت شده!!
نمیــــــای آقـــــــا؟؟
.
در کار ِ عشق ، دوری و هجران به ما رسید.
یوسف که رفت ، غُصّه ی کنعان به ما رسید
ما سال ها پای وصالت گریستیم
یعقوب وار ، دیده ی گریان به ما رسید
با زلفِ خویش زلفِ دلم را گِره بده
شاید هوای زلفِ پریشان به ما رسید
باید کویر میشدم و خشک میشدم
برای خواندن بقیه شعر به ادامه مطلب بروید
اشراط الساعه
«اشراط» (جمع «شَرَط») به معناي علامت است. بنابراين «اشراط الساعة» به معناي نشانههاي نزديک شدن قيامت است. [1] اين اصطلاح بر مجموع حوادثي اطلاق ميشود که پيش از واقعه عظيم قيامت، اتفاق خواهد افتاد.
تعبير «اَشْراطُ السَّاعَة» تنها يک بار در قرآن کريم به کار رفته است:
«فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنَّي لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ»؛ [2] «آيا آنها جز اين انتظاري دارند که قيامت ناگهان بر پا شود؛ [آن گاه ايمان آورند] در حالي که هم اکنون نشانههاي آن آمده است، اما هنگامي که بيايد تذکر و ايمان آنها سودي نخواهد داشت».
يکي از حوادث مهمي که در آستانه قيامت رخ خواهد داد و مورد اتفاق شيعه و اهل سنّت است، ظهور مردي از خاندان پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله ميباشد.
شيعه معتقد است:
او فرزند امام حسن عسکري عليه السلام است که در سال 255 ق. متولد شده و هماکنون به قدرت الهي زنده است. هر گاه خداوند اراده کند، او پرچم قيام را بر دوش خواهد گرفت و تا او نيايد و حکومت عدل را در گيتي برپاي ندارد، عمر جهان به سر نميرسد و قيامت بر پا نميگردد.
به نظر ميرسد روايات بيانگر نشانه هاي ظهور و روايات حکايتگر نشانه هاي برپايي قيامت، در هم آميخته شده باشند.
نشانه های ظهور
پيامبر گرامي اسلام ميفرمايد:
«عَشرٌ قَبْلَ السَّاعَةِ لابُدَّ مِنْها السُّفيَانِيُّ وَالدَّجّالُ وَالدُّخانُ وَالدّابَّةُ وَخُروُجُ القائِمِ وَطُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَنُزُولُ عِيسي عليه السلام وَخَسْفٌ بِالْمَشرِقِ وَخَسْفٌ بِجَزيرَةِ العَرَبِ وَنَارٌ تَخْرُجُ مِنْ عَدَن تَسُوقُ النّاسَ اِلَي المَحْشَرِ»؛ [4] «ده چيز، پيش از برپايي قيامت، به ناگزير رخ خواهد داد: خروج سفياني و دجّال، پيدا شدن دود و جنبنده، خروج قائم، طلوع خورشيد از مغرب آن، فرود آمدن حضرت عيسي عليه السلام از آسمان، فرو رفتن [در زمين] در ناحيه مشرق و فرو رفتن در منطقه جزيرةالعرب و آتشي که از انتهاي عدن بر ميخيزد و مردمان را به سوي صحراي محشر ميکشاند».
بر اين اساس، همه نشانه هاي ظهور، به گونه اي نشانه هاي قيامت هم هستند؛ ولي همه نشانه هاي قيامت، نميتوانند نشانه هاي ظهور باشند؛ زيرا ممکن است، برخي از آنها پس از ظهور حضرت مهدي عليه السلام واقع شوند.
يکي از مشورترين و جامعترين احاديث در اين زمينه، حديثي است که ابن عباس از پيغمبر گرامي اسلامصلي الله عليه وآله در داستان حجةالوداع نقل کرده و حاوي نکات ارزشمند فراواني است. او ميگويد:
«ما با پيامبر اسلامصلي الله عليه وآله در «حجةالوداع» بوديم، حضرت حلقه در خانه کعبه را گرفت و رو به ما کرد و فرمود: آيا شما را از «اَشْراطُ السَّاعة» آگاه کنم و سلمان - که در آن روز از همه به پيامبرصلي الله عليه وآله نزديکتر بود - عرض کرد: آري اي رسول خدا!
فرمود: از نشانه هاي قيامت تضييع نماز، پيروي از شهوات، تمايل به هواپرستي، گرامي داشتن ثروتمندان و فروختن دين به دنيا است. در اين هنگام است که قلب مؤمن در درونش آب ميشود - آن چنان که نمک در آب [ذوب ميشود] - از اين همه زشتيها که ميبيند و توانايي بر تغيير آن ندارد.
سلمان گفت: اي رسول خدا! آيا چنين امري واقع ميشود؟
فرمود: آري، سوگند به آن کس که جانم به دست اوست! در آن زمان، زمامداراني ظالم، وزرايي فاسق، کارشناساني ستمگر، و امنايي خائن بر مردم حکومت ميکنند.
سلمان پرسيد: اي رسول خدا! آيا اين امر واقع ميشود؟
فرمود: آري سوگند به آن کس که جانم در دست اوست! در آن هنگام زشتيها، زيبا و زيباييها، زشت ميشود. امانت به خيانتکار سپرده ميشود و امانتدار خيانت ميکند. دروغگو را تصديق و راستگو را تکذيب ميکنند.
سلمان پرسيد: اي رسول خدا! آيا چنين چيزي واقع ميشود؟!
فرمود: آري، سوگند به کسي که جانم در دست اوست! در آن روز حکومت به دست زنان، و مشورت با بردگان خواهد بود، کودکان بر منبرها مينشينند و دروغ، «ظرافت» و زکات «غرامت» و بيتالمال «غنيمت» محسوب ميشود.
مردم به پدر و مادر [خود] بدي ميکنند و به دوستانشان نيکي و ستاره دنباله دار در آسمان ظاهر ميشود.