انتظار؛
عملی عبادی یا سیاسی؟!
فردی یا اجتماعی؟!
رهبر کبیر انقلاب در نهی دست روی دست گذاشتن و فعالیتی نداشتن و اکتفا به دعا برای فرج میفرمایند:
"بعضیها انتظار فرج را به این میدانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان ـ سلام اللّه علیه ـ را از خدا بخواهند.
اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقاً میشناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب ـ سلام اللّه علیه ـ بود.
اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل میکردند و نهی از منکر هم میکردند و امر به معروف هم میکردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمیآمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند، نبودند."
به انتظار ننشینیم؛
به انتظار بایستیم...
مولانا...مهدی جان...
...
قالت الاعراب..امنا..
قل،..لم تومنوا!.
هنوز،
"مومن"،
نشده اید...
"مومن،"
" ادعا ندارد!.."
مومن،
کارگزارخداست،
مملوک مالک است..
"خدا"؛
کریم است ،که اوخیررسان است..
"خدا"؛
حلیم است که اوبزرگوارست،
"خدا"؛
غفوراست که اودرمی گذرد،
خدا..خدا..خدا...
"مومن"؛
به خدایش رفته!..
..که مومن است...
خودی درجهان او،نیست...
هرچه هست..خداست..
"بل "الله"
یمن علیکم ،
ان هدیکم للایمان"
سینه ی مومن..
بزرگ است،..بزرگ..
مومن شرح صدری دارد
به وسعت همه ی خوبیها...
بدون ادعا،
بدون منت برخلق وخالق،
و..بدون منیت...
درسرزمین وجودمومن،
هرچه هست...
...ردپای اوست...
..تنها مومن عالم..
السلام علیک..
ایهاالامام" المامون"..
...
استادبروجردي.(سوره ی حجرات)