«انطاکيه» يکي از قديمي ترين شهرهاي شام بود که به گفته برخي، در سيصد سال قبل از مسيح عليه السلام بنا گرديد. [1] .
«انطاکيه» براي مسيحيان مانند «مدينه» براي مسلمانان است، آنجا پس از «بيت المقدس» به عنوان دوّمين شهر مذهبي مسيحيان به حساب ميآيد؛ چرا که حضرت مسيح دعوت خود را از بيت المقدس آغاز نمود . به همين جهت در قرآن مجيد از اين شهر، بخصوص سخن به ميان آمده است.بقیه در ادامه مطلب
«البَيْتُالمُقَدَّس» يا «بَيتُ المَقدِس» يا «قُدس».
اين شهر در غرب آسيا و شمال خاورميانه، در فلسطين واقع شده است.
اوّلين قبله مسلمين است.
قداست اين شهر بسيار است. آن را پيامبران بنا کرده اند داوودعليه السلام و سليمان عليه السلام در اين شهر حشمت داشتند. [1] خداوند در همين جا زکرياعليه السلام را به يحيي عليه السلام بشارت داد. جبال و طير را در بيت المقدس براي داوودعليه السلام مسخر ساخت. [2] هاجر از کوثا به بيت المقدس هجرت کرد. موسي عليه السلام در اينجا به نور رب العزة نگريست و در همين جا با خداوند تکلم کرد. [3] مريم عذرا در بيت المقدس وفات يافت عيسي بن مريم در همين جا به دنيا آمد و عروج کرد. حضرت محمدعليه السلام مدتها رو به بيت المقدس نماز ميگزارد [4] و اسراي آن حضرت به اينجا و معراج آن حضرت از همين جا بود. [5]
بقیه در ادامه مطلب
«قرقيسا» نام شهري در کنار فرات در شمال سوریه امروزی (محل کنونی شهر بصیره در شرق دیرالزور) و آوردگاه سفياني در زمان قيام قائم (عج) است.
امام علي عليه السّلام مي فرمايد: «سفياني بر دشمنان در شام پيروز مي شود بعد از آن بين او و دشمنان ديگرش در «قرقيسا» جنگي روي مي دهد که پرندگان آسمان و درّندگان زمين از باقي مانده هاي کشته ها سير مي شوند. (1)
زمان نبرد قرقیسیا در ماه شوال و میان دو رخداد بزرگ روی میدهد:
نخست خروج سفیانی
- دوم ظهور امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف
-
پیشینهٔ درگیریها در منطقهٔ قرقیسیا
در پی جنگ داخلی سوریه شهر بصیره در دیرالزور به تصرف معارضان مسلح مخالف بشار اسد درآمدهاست.از بهار ۱۳۹۳ درگیریهایی گسترده میان دو گروه تروریستی داعش و
النصره در شرق دیرالزور از جمله بصیره درگرفتهاست. درگیریها بیشتر بر سر منبعهای نفتی این منطقه است. عمدهٔ ذخیرههای نفتی سوریه در شرق این کشور است.
-
(1-«عقد الدّار»، ص 87)
-
منبع :المنار
خسف البیداء
«بَيْداء»، نام سرزميني ما بين مکّه و مدينه است. زماني كه سپاه سفیانی (سیصد هزا رنفر ی )براي دستگيري حضرت مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف راهي مكه ميشوند، براي استراحت در منطقه بيداء توقف ميکنند و از آسمان به زمين بيداء دستور داده ميشود تا آنان را در خود فرو برد و جز چند نفر براي عبرت ديگران، بقيه لشگر سفياني به زمين فرو ميروند.
خسف به معناي فرو رفتن و بيداء، نام سرزميني بياباني و خالي از آب و گياه، ميان مکّه و مدينه است مقصود از فرو رفتن در سرزمين بيداء، حادثهاياست که براي سپاه سفياني در آن منطقه رخ ميدهد.
- كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص678، باب25، ح
(«منتهي الآمال»، باب 14، فصل 7)
[2]. لسان العرب، ج9، ص67.
کوه رضوی، نام کوهی است در هفت فرسخی مدینه، نزدیک شهر ینبع. این کوه به عنوان یکی از پناهگاههای حضرت مهدی(ع) در روایات مطرح شده است. پس از آن که حضرت مهدی علیه السلام از مدینه خارج میشود و توسط سپاه سفیانی تحت تعقیب قرار میگیرد، برای مدتی در اختفا به سر می برد. از امام سجاد علیه السلام روایت شده که حضرت مهدی علیه السلام در راه مدینه به مکه، با جبرئیل برخورد میکند و همراه او به کوه رضوی میرود.
اختفای حضرت مهدی علیه السلام، پانزده روز به طول میانجامد، زیرا در این مدت، امام نفس زکیه را برای دعوت مردم مکه به مسجدالحرام اعزام میکند، ولی نفس زکیه به شهادت میرسد. پانزده روز بعد، خود امام وارد مسجد الحرام میشود. امام صادق عليه السّلام از «کوه رضوي» بحث کرده، در پايان مي فرمايد:«از هر درخت ميوه در آن هست، و چه پناهگاه خوبي است براي شخص خائف، وه چه پناهگاه خوبي، صاحب اين امر را در آن دو غيبت است، يکي کوتاه و ديگري طولاني.»
در دعاي ندبه هم مي خوانيم:
«لَيْتَ شِعْري أيْنَ اسْتَقَرَّت بِکَ النّوي بَل أيُّ أرْضٍ تُُقِلُّکَ أوْ ثَري أبِرَضْوي أوْ غَيْرَها أمْ ذي طُوي
: کاش مي دانستم که کجا دلها به ظهور و آرام و قرار خواهد يافت، در کدامين سرزمين اقامت داري؟ در سرزمين «رضوي» يا غير آن؟ يا در ديار «ذي طوي» متمکّن گرديده اي؟
منابع:
بحارالانوار، ج 52، ص 213، حدیث 65. ص 306 ص 79
بحار الانوار 52 / 306 حدیث 79
«بحار الانوار»، ج 52، ص 153 و «الغيبة»، نعماني، ص 163)
مسجد جمکران، در 6 کيلومتري شهر مقدّس قم به طرف جادّه کاشان واقع شده است. اين مکانِ با عظمت، تحت توجّهات و عنايات خاصّه حضرت بقيّة الله (عج) قرار دارد و خود آن حضرت از شيعيانشان خواسته اند که به اين مکان شريف روي آورند.
درباره تاريخچه مسجد جمکران، شيخ حسن بن مثله جمکراني مي گويد: من شب سه شنبه، هفدهم ماه مبارک رمضان سال 393 ه.ق در خانه خود خوابيده بودم که ناگاه، جماعتي از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بيدار کردند و گفتند برخيز و طلب امام مهدي (عج) را اجابت کن که تو را مي خواند.
آنها مرا به محلّي که اکنون مسجد (جمکران) است آوردند. چون نيک نگاه کردم، تختي ديدم که فرشي نيکو بر آن تخت گسترده شده و جواني سي ساله بر آن تخت، تکيه بر بالش کرده و پيري هم پيش او نشسته است، آن پير حضرت خضر عليه السّلام بود.
پس آن پير مرا بنشاند.