تویی بهانه ام اما بهانه ای که ندارم
گذاشتم سر خود را به شانه ای که ندارم
تمام عمر کشاندی مرا به سوی نگاهت
تمام عمر به سوی نشانه ای که ندارم
چگونه حرف دلم را به چشم هات بگویم
قصیده ای که نگفتم، ترانه ای که ندارم
مرا رها کن و بگذار در قفس بنشینم
که دلخوشم به همین آب و دانه ای که ندارم
موضوعات: شعر مهدوی , ,
برچسب ها: امام زمان ع , مهدی , مهدی ع , ظهور نزدیک است , شعر مهدوی , صاحب الزمان , موعود , zohoor nazdik ast , ,
نظرات این مطلب
آخرین مطالب
شروعی دوباره (1399/08/20 )
میلاد حضرت ابوالفضل مبارک (1395/02/22 )
فطرس (1395/02/22 )
مولا (1394/11/20 )
یا فارس الحجاز... (1394/11/20 )
یا... (1394/11/05 )
یارِ مستضعفان (1394/11/05 )
خورشید پشت ابر (1394/10/23 )
ای مسیح من... (1394/10/21 )
یاصاحب الزمان... (1394/10/21 )
کبوترانه (1394/10/13 )